متأسفانه در بهکارگیری واژه هنر و هنرمند ره گم کردهایم.
هر آنکس که تصویرش بر پرده سینما یا صفحه سیما به نمایش درآید هنرمند نامیده میشود و هر آنچه از این دو صفحه جادویی پخش شود، هنر؛ بدون آنکه بدانیم چه جفایی در حق هنر و هنرمند میکنیم.نباید هر محصولی را هنر نامید و هر شخصی را هنرمند. بدترین ستم در عرصه هنر بهرهگیری از این دو واژه در جایگاه غیرواقعی خود است. هنر، ویژگیهایی دارد که تجلی این ویژگیها باید در هنرمند نمایان باشد.
هنر زیباست پس هر پلشتی و زشتی نباید هنر نامیده شود. هنر حقیقت است و پرتوش حق را نشان میدهد، پس هر کذب و دروغی هنر نیست. هنر مؤثر، پیشرو و تحول زاست و هر آنچه بیتأثیر باشد، واپسگرا باشد و تحولی ایجاد نکند، هنر نیست.
هنر هادی و جهتدار است و مسیر آن سیر و سلوک بهسوی معرفت است، تجلی معارف است و هر آنچه فاقد این اوصاف است هنر نیست.
هنر، مقدس، محترم و ارزشی است و آنچه فاقد این صفات باشد هنر نیست. هنر خلاقیت است و تجلی تفکری است که از افراد خلاق صادر میشود و از امور عامهای که همه توانایی آن را داشته باشند نیست، پس آن چیزی که فاقد خلاقیت، ابتکار و نوآوری باشد هنر نیست.
هنر از روح و جان نشات میگیرد، ولی آنچه که از جان و روان سرچشمه نگیرد هنر نیست. هنر متعهد است و فریاد تعهد و مسئولیت در آن متجلی است.
هنر محبت و عشق است، عشق به زیباییها، لذا در هنر جز عشق و زیبایی نمیبینی. هنر کمال است و بهسوی کمال هدایت میکند، آنچه به کمال هدایت نکند هنر نیست؛ هر چند برآن برچسب غلط هنر زنند.
هنر عمیق و ریشهدار است و امور سطحی و بیریشه هنر نیستند. هنر ماندگار است و همواره جاودانگی را تداعی میکند، آنچه که جاودانه و ماندگار نیست هنر نیست.
هنر اصالت دارد، هویت دارد و فرهنگساز است آنچه در قبال جامعه، تاریخ و انسانیت بیمسئولیت باشد، اصالت ندارد.
هنر دروازهای است که بر این ویژگیها گشوده است و آفرینندگان آن واجد این خصوصیات میباشند. نباید به هر چیز هنر و بر هر کس هنرمند نام بگذاریم.
باید دقت کنیم این واژگان در جای حقیقی و واقعی خود استعمال شوند که اگر چنین نباشد هر هرزهنویسی و هر مبتذلسازی و هر مستهجنسرایی خود را هنرمند مینامد. این علاوه بر اینکه جفایی به هنر و هنرمند است، جامعهای را هم منحرف خواهد ساخت.