عشق واقعی چیست؟ این پرسشیست که شما را به این صفحه از وبسایت شادیما رهنمون ساختهاست. اما پرسشی دیگر میتوان مطرح کرد و آن اینکه چرا باید کسی بهدنبال پاسخِ پرسش «عشق واقعی چیست؟» باشد؟
اگر پرسش عشق واقعی چیست پرسشی در ذهن شماست و بهدنبال یافتنِ پاسخاش هستید، احتمالاً باورتان این است که عشق ناواقعی هم وجود دارد.
اما جداً عشق واقعی چیست و چه نشانههایی دارد؟ چگونه میتوان آن را از یک میل زودگذر، یک هوس، یک شهوتِ برانگیختهشده تشخیص داد؟ آنچه که در ادامه میآید، در راستای همین تشخیص عشق واقعی از عشق ناواقعی است.
باید دو پرسش را از یکدیگر جدا کرد: یکی آنکه «عشق چیست» و دیگری «عشق واقعی چیست». پرسش اول در مورد اینکه عشق چیست در طی تاریخ بحثهای زیادی را بههمراه داشتهاست.
فلاسفه، روانشناسان و زیستشناسان پاسخهای گوناگونی به آن دادهاند. بهعنوان مثال، یک فیلسوف ممکن است عشق را احساسی برای تعالی انسان بداند. در تعریف آن فیلسوف، عشق احساسی درونی برای رسیدن به خداست و در این بین معشوقِ زمینی فقط واسطهای برای رسیدن به خداست.
در تعریف یک فیلسوف یا روانشناس دیگر عشق فقط تحرک هورمونهاست و برای آنکه مرد و زن به هم نزدیک شوند تا تولیدمثل کنند در بدن اتفاق میافتد.
علم زیستشناسی تکاملی دقیقاً عشق را چنین چیزی میداند. هورمونهای دوپامین، سروتونین، اکسیتوسین، نوراپینفرین و وازوپریسین از جمله هورمونهایی هستند که از نگاه زیستشناسان و حتی روانشناسان تکاملی بهعنوان هورمونهای اصلی در فرآیند عاشقشدن در نظر گرفته میشوند.
اما پرسش دوم یعنی عشق واقعی چیست زمانی پرسیده میشود که بخواهیم احساسمان را تشخیص دهیم: اینکه عشق ما یا عشق کسی که به ما ابراز علاقه میکند عشقی واقعیست یا میلی زودگذر؟ تمرکز ما در این نوشتار از شادیما درست روی این پرسش است: عشق واقعی چیست؟
در ادامهی این نوشتار از شادیما به معرفی 11 نشانهی عشق واقعی خواهیم پرداخت. با در نظر گرفتن این معیارها و نشانههاست که میتوانیم بفهمیم عشق ما یا عشق کسی که به ما ابراز علاقه میکند واقعاً عشق است یا هوسی زودگذر و موقت؟
نکتهای که در مورد پرسش پیرامون عشق واقعی وجود دارد و نباید ناگفته بماند این است که بدونشک عشقهای زیادی وجود دارند از جمله عشق والدین به فرزند، عشق فرزند به والدین، عشق به اشیاء، عشق دختر و پسر و ...، اما منظور ما در این نوشتار از واژهی «عشق»، عشق میان دختر و پسر یا زن و مرد است:
استوار ساختن رابطهها بر «سود» یکی از آفات زندگی در دنیای جدید است، اما عشق واقعی رابطهای نیست که بر سود استوار شده باشد. اگر شما از طرف مقابل انتظاری ندارید یا اگر او از شما انتظاری ندارد، شاید این به معنای آن است که احساس شما به او یا احساس او به شما عشق واقعی است. عشق واقعی یعنی توقعنداشتن از طرف مقابل، یعنی آنکه در رابطهداشتن با او چشمداشتنداشتن.
در رابطههایمان با دیگر انسانها، همواره انتظاراتی داریم، شاید حتی دوست داریم که دیگران کاملاً بابمیل ما رفتار کنند، اما در رابطه با کسی که عاشقاش هستیم، هیچ انتظار و چشمداشتی نداریم و خلاصه بهدنبال سود و زیان نیستیم.
برخلاف باور عموم، احساس مالکیتنداشتن میتواند نشانهای از عشق واقعی باشد. شنیدهاید که میگویند: بگذار برود، اگر رفت که از همان ابتدا هم رفتنی بود، اما اگر نرفت و ماند یعنی مال شماست.
احساس مالکیت بر کسی یا چیزی داشتن، یعنی آزادیِ او را گرفتن، یعنی برای او باید و نباید تعیینکردن، یعنی قرصومحکم او را گرفتن!
عاشق معشوق را همانگونه که هست دوست دارد. او میداند که معشوق ویژگیهای متعددی دارد. میداند که از این ویژگیها برخی مثبت هستند و برخی منفی، اما هیچ زمان معشوق را تحتفشار قرار نمیدهد که تماماً مثبت باشد. عاشق حتی منفیها را دوست دارد.
عاشق دوستدار معشوق به همان شکل است که هست.
موردی که برخی از روانشناسان به آن اعتقاد دارند و از آن بهعنوان یکی از نشانههای عاشق واقعی نام برده میشود وجود خواست در عاشق است و نه نیاز!
تفاوت خواست و نیاز در این است که نیاز در یک فرد ناشی از «ترس» است، ترس از اینکه روزی آن چیزی که او میخواهد وجود نداشته باشد. اما خواست از عشق ناشی میشود. این یعنی نیاز برابر با ترس و خواست برابر با عشق است. کسی که عاشق است، معشوق را میخواهد، نه از آن جهت که از نبود او میترسد.
کسی که عشق واقعی ندارد، باوجودیکه فکر میکند به طرف مقابلاش علاقه دارد بارها از آیندهی با او هراس به دل راه میدهد. چنین فردی مدام در تردید است که زندگی را با شریک زندگیاش ادامه دهد. او مدام با خود کلنجار میرود که زندگی کنونی و آتی او با شریک زندگیاش به کدام مسیر خواهد افتاد.
اما عاشق واقعی، از آنجا که حسی بدون آلودگی دارد، بی هیچ تردیدی و با ایمان به شریک زندگیاش به زندگی ادامه میدهد و تردید و شکی نسبت به زندگی مشترک چه در حال حاضر و چه در آینده ندارد.
هر زمان که احساس خوشایندی در انسان بروز میکند، انسان مایل به ادامهدار بودن این احساس است. اما احساس عشق اولیه، با تمام شدتی که دارد، ممکن است مدتی بعد بر اثر عادت مقدار از شدتاش کاسته شود، در چنین شرایطی است که عاشق با فعالیتهایی که انجام میدهد به دنبال زندهکردن احساس اولیه و شدتیست که در ابتدا داشت. بنابراین میتوان گفت که عشق نه فقط یک احساس شدید است، بلکه فعالیتی برای حفظ یا زندهکردنِ احساس اولیه نیز هست.
این نشانه یکی از اصلیترین نشانههای عشق واقعیست و از آن میتوان برای تشخیص عشق واقعی از یک علاقه یا میل زودگذر استفاده کرد. احساس عشق ادامهدار است. ممکن است پس از مدتی شور و شدت اولیه را نداشته باشد، اما همواره زنده است. در عوض علاقهی زودگذر یا همان «هوس» بسیار کوتاهمدت است و پس از مدتی کوتاه کاملاً از بین میرود.
از همین روست که بسیاری از رابطههای امروزی که پیوبنیانشان عشق واقعی نیست، باوجودیکه در ابتدا با هزار آرزو و چشمانداز خوب آغاز میشوند، پس از مدتی از هم میپاشند و طرفین حتی افسوسی هم از بابت ازهمپاشیدن رابطهشان نمیخورند.
عشق واقعی موجب احساس تعهد در عاشق میشود. کسانی که میلی زودگذر در خود دارند، چندان تعهدی به آن کسی که با او در رابطه هستند ندارند و هر آن ممکن است با کسی دیگر وارد رابطه شوند، اما عاشق واقعی کاملاً به معشوق متعهد است و حتی اگر بهکرات فرصت برای آغاز رابطهی جدید داشته باشد، هیچ زمان تعهدش را نمیشکند.
میل ما برای بقا و همچنین شرایط فعلی جهان موجب شده که همیشه ابتدا خیر خود را بخواهیم و سپس خیر دیگران را، اما در رابطه با معشوق چنین وضعیتی برقرار نیست. عاشق واقعی ابتدا خیر معشوق را میخواهد، حتی اگر خیر معشوق متضاد با خیر خودش باشد.
عاشق واقعی همواره معشوق را اولویت قرار میدهد، او رأس نیست، این معشوق است که در نظرش رأس امور است.
چنانکه در بالا هم اشاره شد، عاشق معشوق را همانطور که هست میپسندد. این یعنی در رابطهی عاشقانه تفاوتها نه تنها طرد نمیشوند، بلکه کاملاً پذیرفته میشوند و عاشق با آنها سازگار میشود. پذیرفتن تفاوتها، تبعات مثبت زیادی دارد.
وقتی قرار نیست تفاوتها را بپذیریم، یا او را طرد میکنیم یا تلاش میکنیم که او هم شبیه به ما فکر کند، اما زمانی که تفاوتهایمان را میپذیریم، تلاشی برای تغییر دادن او نمیکنیم و مجبورش نمیکنیم که همواره مانند ما فکر کند. به این ترتیب آزادی عمل در رابطه را به او هدیه میدهیم.
حسادت و رقابت گاهی چنان با هم خلط میشوند که جداکردنشان ممکن نیست، اما حتی اگر جداشدنی هم باشند در عشق واقعی جایی برای هیچیک از آنها نیست. عاشق معشوقاش را رقیب نمیبیند، بلکه همواره بهدنبال آن است که معشوقاش سربلند باشد و بتواند به آنچه که میخواهد برسد. بنابراین میتوان گفت که:
عاشق حسود نیست، او فقط «خیر» معشوق را میخواهد.
سخن پایانی
عشق احساسی عجیب است. اگر زمانی آن را احساس کنید قطعاً تأیید خواهید کرد که پیش از آن هیچوقت چنان احساسی را تجربه نکردهاید. عشق ماندگار است، تعهدآور است و البته ناخودخواهانه است. درعینحال عشق همواره برابر با غم و دوری نیست.
غم مربوط به عشق یک طرفه است، درعوض عشق دوطرفه عمدتاً همراه با شادی و سرزندگی است. رابطهای که هر دو طرف در آن عاشق یکدیگر هستند، در اغلب موارد رابطهای شاد است و موجب شکوفایی هر دو طرف میشود.
تجربهی شما از عشق واقعی چیست؟ لطفاً اگر در تجربیاتتان نکتهای کاربردی وجود دارد آن را با ما و کاربران شادیما بهاشتراک بگذارید.